ک. موافقینیا ـ شیراز
شهدا سلام!
آمدیم شلمچه، اما مانند همیشه با خود دنیا را همراه آورده بودیم. شما هم مانند همیشه در عروجگاه خود، بریده از دنیای ما بودید.
شهدا! شرمندهایم. گویا حضور ما نه تنها از بار غربت شما کم نمیکند، بلکه تقدس مکان و آرامش آن را هم به هم میریزد. اما حالا که موقع بازگشت است آرامش را که از شما کسب کردهام با خود میبرم و نگرانم که آن را در دنیای شلوغ امروزی، چگونه حفظ کنم. اما به شما قول میدهم که تمام سعی و توان خود را به کار ببرم تا همرنگ شما شوم تا بار دیگر که میآیم حتماً شما را درک کنم. از دنیا بریده میشوم که به شوق لبخند و آغوش شما برگردم، بار دیگر که میآیم حتماً جواب سلام خود را از شما خواهم شنید.
همه جا شلوغ است و باید از درون خدایی شویم. بارها فکر کردهام که چرا میگویند «شهیدان را شهیدان میشناسند»، اما حالا اعتراف میکنم که باید همرنگ شما و از جنس پاک شما شد تا بشود شما را شناخت.
راستی، جای پایتان و جوشش خونتان چه دامنگیر است! چقدر دلها که اینجا (در شملچه) جا میماند و برای همیشه و تا ابد با خدا پیوند میخورد! شما پل ارتباط محکمی هستید که راه را برای ما روشنتر از همیشه هموار کردید. شما که داوطلبانه دنبالهرو سیدالشهدا (علیهالسلام) شدید تا ما بدانیم راه یکی است؛ عاشق حق شدن و فانی شدن. ما هم دنیا را به دنیادارها وامیگذاریم. این را شهید همت گفت و امید است ما هم اهالی دیار او شویم؛ انشاءالله.
کلمات کلیدی: